۵ نبرد قرون وسطی که مسیر تاریخ را تغییر دادند

برخی از نبردهای بزرگ دورهی قرون وسطی، به رویدادهایی جهانلرزان در زمان خود تبدیل شدند. نبردهایی مانند هِیستینگز (Hastings) یا کرِسی (Crécy)، وضع موجود را تغییر دادند. سه نبرد دیگر، یعنی تور (Tours)، عین جالوت (Ain Jalut) و قسطنطنیه (Constantinople)، یک مات کامل برای یک طرف به شمار میرفتند و باعث تغییری بنیادین در مسیر تاریخ شدند.
پایان واقعی امپراتوری روم: سقوط قسطنطنیه (۱۴۵۳ میلادی)
فروپاشی امپراتوری روم در سال ۴۷۶ میلادی، آغازگر دورهی قرون وسطی بود. با این حال، امپراتوری بیزانس تا زمان سقوط قسطنطنیه در سال ۱۴۵۳، میراث امپراتوری روم را با خود حمل میکرد. تا آوریل ۱۴۵۳، عثمانیها با نزدیک به ۱۰۰,۰۰۰ سرباز از راه رسیدند و شهر را از راه دریا و خشکی محاصره کردند.
بیزانسیها، به رهبری امپراتور کنستانتین یازدهم، کمتر از ۱۰,۰۰۰ نفر بودند. محاصره تا ۲۹ مه ۱۴۵۳ ادامه یافت. عثمانیها، با استفاده از حملات موجی و توپهای غولپیکر، دیوارهای مشهور تئودوسیوس را در هم شکستند. پس از غارت شهر، عثمانیها قسطنطنیه را پایتخت خود اعلام کردند.
و با آن، هزار سال از میراث روم و تاریخ بیزانس به پایان رسید. برای جهان غرب، تصرف قسطنطنیه به معنای پایان دورهی قرون وسطی بود. توجه به زودی به دنیای جدید معطوف شد و از مدیترانه دور شد.

آغاز یک پایان: نبرد کرِسی (۱۳۴۶ میلادی)
شکی نیست که شوالیهی زرهپوش بر میدان نبرد قرون وسطی حکمرانی میکرد. اولین (و بزرگترین) شوک در نبرد کرِسی رخ داد. در ۲۶ آگوست ۱۳۴۶، ارتش انگلستان به رهبری ادوارد سوم (Edward III)، در روستای کرِسی موضع گرفت. او ارتش خود را در زمینی مرتفع قرار داد، کمانداران بلندکمان خود را در جناحین و مردان مسلح خود را در مرکز مستقر کرد.
در امواج متوالی اما بینظم، ابتدا کمانداران جنوایی و سپس شوالیهها و پیادهنظام فرانسوی حمله کردند. هر موج، در حالی که از تپهی گلی بالا میرفت، با رگبار تیرهای مرگبار روبرو میشد. برای اولین بار، شوالیههای فرانسوی با یک واحد منضبط از کمانداران روبرو شدند. این کمانداران که به خوبی آموزش دیده بودند، با نرخ ۶ تا ۱۲ تیر در دقیقه، مرگ را بر سر دشمن میباراندند. این نبرد، پایان سلطهی شوالیهها را رقم زد. از آن پس، انضباط، تاکتیک و قدرت آتش بر این جنگجویان زرهپوش غلبه کرد.

توقف توقفناپذیران: نبرد عین جالوت (۱۲۶۰ میلادی)
یکی از حقایق قابل توجه، میزان نفوذ مغولها در خاورمیانه است. در سال ۱۲۶۰، ارتش آنها، پس از غارت بغداد و دمشق، به سمت جنوب آمد. در نبرد عین جالوت، مغولها با حریف خود در مصر، یعنی مملوکها (Mamluks)، جنگجویان سرسخت برده، روبرو شدند.
در ۳ سپتامبر ۱۲۶۰، هر دو طرف در یک دره با هم درگیر شدند. تحت رهبری سلطان قطز (Sultan Qutuz)، مملوکها با استفاده از یک تاکتیک رایج مغولی، عقبنشینی ساختگی کردند. مغولها به دنبال آنها رفتند و انتظار یک پیروزی آسان را داشتند. با فریادهای «یا اسلام»، سوارهنظام سنگین و پیادهنظام مملوک به جناحین مغولها هجوم بردند و اربابان اسب را در هم شکستند.
عین جالوت به گسترش مغولها در خاورمیانه پایان داد. علاوه بر نجات اسلام، مملوکها اولین شکست حیاتی را به مغولها تحمیل کردند.

انگلستانی که برای همیشه تغییر کرد: نبرد هِیستینگز (۱۰۶۶ میلادی)
نبرد هِیستینگز در ۱۴ اکتبر ۱۰۶۶، انگلستان را برای همیشه تغییر داد. دوک ویلیام نرماندی (Duke William of Normandy) برای تحکیم ادعای خود بر تاج و تخت انگلستان، از کانال مانش عبور کرد. ارتش ساکسون (Saxon) پادشاه هارولد در هیستینگز با نیروی ترکیبی نورمنها از شوالیهها، پیادهنظام و کمانداران روبرو شد و ارتش خستهی انگلیسی را فرسوده کرد. ویلیام نمیدانست که انگلیسیها تنها چند روز قبل، یک تهاجم وایکینگی را در شمال شکست داده بودند.
با پایان روز، پیروزی به سرعت به دست آمد. طبق افسانه، پادشاه هارولد (King Harold) با تیری در چشم کشته شد و ساکسونها فروپاشیدند. فتح نورمنها با معرفی فئودالیسم، ایجاد یک سلطنت مرکزی و پایهگذاری اساس انگلیسی مدرن، انگلستان را مانند هرگز تغییر داد.

یک پیشروی که متوقف شد: نبرد تور (۷۳۲ میلادی)
تابستان سال ۷۳۲ میلادی، شاهد توقف قاطعانهی نفوذ اسلام در اروپا در نبرد تور بود. ارتش خلافت اموی مسلمان از اسپانیا به راه افتاد. این جنگجویان بوردو را غارت و ارتش فرانکها را شکست دادند. در شمال، حاکم عملی فرانکها، شارل (Charles)، پس از درخواست کمک، با ارتش خود به سمت تور حرکت کرد.
در طول روز، پیادهنظام فرانک در برابر سوارهنظام اموی مقاومت کرد. این وضعیت زمانی تغییر کرد که برخی از سربازان مسلمان با شایعهی حضور نیروهای فرانک در پشت سرشان، از هم جدا شدند. نیروهای شارل حمله کردند، دشمن خود را از هم پاشیدند و رهبرشان را کشتند.
مسلمانان به سمت جنوب و اسپانیا عقبنشینی کردند. شارل به خاطر پیروزیاش، لقب چکش (The Hammer) یا شارل مارتل (Charles Martel) را دریافت کرد. مانند عین جالوت، تور اروپای غربی را در زمانی که پیروزی اسلام اجتنابناپذیر به نظر میرسید، مسیحی نگه داشت.

منبع: The Collector



